جشنواره فیلم فجر امسال در واقع یک بالماسکه بود. بالماسکه جشنی است از انواع مدها، لباسها و....و در کنار اینها انواع فیلمهایی حضور داشتند که عنوان اجتماعی را یدک میکشیدند اما فارغ از نگاه سالم اجتماعی بودند. امسال جای برخی از فیلمهای مطرح کشور مثل داریوش مهرجویی، مسعود کیمیایی و...خالی بود و البته این قضیه باعث شد که برخلاف سالهای پیش که مورد هجمه غیراخلاقی قرار میگرفتند، در این جشنواره احترامشان حفظ شود. امسال با نسلهای متعدد فیلمساز در جشنواره روبه رو بودیم و آثاری که از اینها به نمایش درآمد به نوعی هم نشاندهنده وضعیت فرهنگی جامعه بود و هم وضعیت نابسامان مدیریت سینما و آشفتگیهای موجود در بخش خصوصی بویژه یکه تازیهای باندهای ناسالم سینمایی را نشان میداد. در جشنواره امسال با اینکه از نسل انقلاب و دفاع مقدس هم فیلمسازانی داشتیم و فیلمهای مطرحی مثل «بادیگارد»، «ایستاده در غبار» و...و فیلم انقلابی «سیانور»حضور داشتند و به جشنواره امسال آبرو دادند که اگر اینها هم نبودند هیچ نشانی از اهداف و عملکردهای ارزشی جشنواره فیلم فجر به چشم نمیخورد. جشنواره در سالها قبل به مرور از خدمت فرهنگ به اعتقادات مردم که هدف و آرمان اصلی آن است، فاصله گرفته است و در دولتهای مختلف، به دلیل تعویض مدیریتهای سینمایی، سیاستهای سینمایی برمبنای سلیقه و نگاههای سیاسی به سینما شکل گرفته است، نه برمبنای تخصص و تعهد. جشنواره فیلم فجر، جشنواره سلیقههای سیاسی است به همین دلیل است که در هر دورهای نوع خاصی از فیلمها را برجسته میبینید. در دورهای فیلمهای دختر و پسری و در دورهای فیلمهای اجتماعی تلخ، نمود پیدا میکند که اینها نشان دهنده تعهد، تخصص و دانش اجتماعی نیست بلکه نتیجه عملکرد نادرست در عرصه سینما و دخالت سیاست و پول نفت است. امسال هم با اینکه نسل جوان فیلمساز ما، در جشنواره حضور چشمگیری داشتند اما بازهم نگاه تلخ اجتماعی به دور از آسیبشناسیهای لازم و بیان سالم اجتماعی در فیلمها دیده میشد، این که فیلمسازان ما به جامعه توجه میکنند خیلی خوب است اما اینکه بدون دانش اجتماعی این کار را انجام میدهند، خیلی بد است. برخی فیلمسازان هم در کارهایشان از ابزاری بهره میبرند که نه تنها هیچ سنخیتی با ادبیات و فرهنگ جامعه ندارد بلکه به نوعی آگاهانه از تصاویر، دیالوگها و شخصیتهایی استفاده میکنند که نشاندهنده اوضاع نابسامان جامعه ایران و خوشایند جشنوارههای خارجی است. اگر سیاستهای سینمایی درستی داشته باشیم و از فیلمسازان متعهد اجتماعی حمایت شود، بدیهی است فیلمهای خوبی ساخته میشود ولی وقتی زمانی که نگاه باری به هر جهت حاکم است و اهداف سیاسی مد نظر است، باندهای سینمایی هم سعی میکنند فیلمهایی بسازند که خوشایند همین نگاه باری به هرجهت دولتی به سینما باشد و نتیجهاش این میشود که دهها فیلم به ظاهر اجتماعی، ساخته میشود ولی در آنها به بنیاد خانوادهها هجمه شده و شخصیتها مورد بیاحترامی قرار گرفتهاند. جشنواره فیلم امسال نموداری از همه اینها بود یعنی ما اکثر فیلمهایمان فیلمهای تلخ، سیاه و غلو شده بودند البته فیلمهایی هم داشتیم که سعی کرده بودند بخشهایی از دغدغههای اجتماعی را به تصویر بکشند، جامعه را نقادی و آسیب شناسی کنند و در معرض تماشای بینندگان بگذارند. در هرحال همه نوع فیلمی در جشنواره حضور دارد اما چیزی که مهم است احترام به تماشاگر، سلیقه، باور و نگاههای مردم است که گاهی بر اساس سطحی ترین سلیقه مخاطبان سینما ساخته میشود؛ طبیعی است که این آثار ماندگار نیستند و فقط بر اساس نگاه گیشه ساخته شده اند. اگر ما مدیریت درستی در بخش مدیریتی سینما نداشته باشیم، تولید این آثار فقط به معنای داغ کردن تنور سینما به هر قیمت، بالابودن کرکره جشنواره به هر شکل و ترفندی خواهد بود. ما هنوز در فیلمهایمان شاهد زندگی تجملاتی یا حتی رابطه عاشقانه جوانانمان هستیم که هیچکدام ایرانی و اجتماعی نیست بلکه اغلب برگرفته از فیلمهای ترکیهای یا حتی فیلم فارسیهای مبتذل قبل از انقلاب است. این است که گاهی با جشنوارهای مواجه میشویم که بر خلاف فرهنگ جامعه حرکت میکند، فیلمهایی که به جای اینکه با مردم و فرهنگ ما همراهی کنند به سمت گیشه یا جشنوارههای خارجی میروند و از این سو هم بودجه بیت المال به هدر میرود.
۱ اسفند ۱۳۹۴ - ۰۸:۱۸
کد خبر: 351411
نظر شما